مجسمه، تندیس، پیکره و حجم، اثر و هنری سه بُعدی است که از تراشیدن، فرم دادن به اشیا و مواد با تکنیکها و فنون خاص در ابعاد و اندازههای متنوع حاصل میشود.
مجسمهها گاهی از تراشیدن و کنده کاری زوائد به دست میآیند مثل مجسمههای سنگی (حجاری)، چوبی و عاج حیوانات و بعضی با افزودن قطعات مثل مجسمههایی که از جوش دادن و اتصال قطعات فلزی خلق میشود و برخی با فرم دادن مواد و متریال مثل مجسمههای گلی و خمیری و فرم دادن و چکش کاری ورقههای فلزی.
تاریخ مجسمه سازی
تاریخ مجسمه سازی زمینه حضور و بروز آثار شگفتانگیزی است که در کمال ناباوری، خیل وسیعی از هنرمندانش در گستره تاریخ نام و نشانی از ایشان باقی نمانده اما شیوه بیان، خلاقیت و زبردستی آنها در قالب آثار سنگی، فلزی، چوبی و غیره برای انسان امروزی به یادگار مانده است.
پس از گذر از ایام پیشا تاریخی و با ورود به عصر تمدن با موقعیتها و موارد متفاوتی از طراحی و ساخت انواع مجسمهها مواجه میشویم.
تندیسهای سومری با کاربردهای آئینی، هنر وقایع نگاری آشوریان، تأکید بر دنیای بعد از مرگ در تمدن مصر، جادو و صنم در فرهنگ اژهای، اسطوره و نمادگرایی بودایی در هند، سمبولیسم و اشکال جادو در نقابها و منبت کاریهای قبایل آفریقا، اومانیسم و ایده آلیسم یونان باستان و واقعپردازی عصر هلنی و در پی آن شرح وقایع در هنر رومی از نکات برجستهای است که بر هنر و مجسمهسازی بشری تاثیر شگرف نهاده است.
تندیس زن متعلق به ۲۲ هزار سال ق.م از فرانسه، موزه ملی سن ژرمن
بنابر یافتههای باستانشناسی آغاز مجسمهسازی به دوره پارینه سنگی (عصر حجر کهن) بر میگردد و شاهد آن دو مجسمه بسیار ساده سنگی یعنی ونوس «برخات رم» و «ونوس تن تن» است.
مجسمه اول از سنگ بازالت تراشیده شده و به دوره «اشولیان» (Acheulean) یعنی دویست و سی هزار سال قبل از میلاد و حتی پیشتر تعلق دارد و بعدی مربوط به دویست هزار سال پیش از میلاد و از جنس کوارتز است.
علاوه بر نقاشیهای دیواری پیشا تاریخی که چند ده هزار سال قدمت دارند، مستندات زیادی از تراش دادن اشیا و حکاکیهایی به صورت حیوانات و پرندگان و نیمه انسان و حیوان، به وسیله مردم غارنشین به دست آمده است.
این دسته از آثار پیش از تاریخ (عصر حجر) مربوط به ۳۵ تا ۴۰ هزار سال ق. م میباشند و اغلب به شکل ونوسهای کوچک انتزاعی و فربه بوده که شناختهترین آنها معروف به «ونوس ویلندروف» است.
اغلب مجسمهها و تندیسهای این دوره از موادی همچون استخوان و عاج ماموت، سفال، خاکستر و سنگهای گوناگون هستند که از طبیعت پیرامون و محیط زندگی به دست میآمده و به سهولت در دسترس انسان قرار داشته است.
این دست از مجسمههای بدوی قطعاً به دور از مقیاسهای زیباشناسی امروزی بودند و با شکلهای غیر واقعی و انتزاعی، اغلب بر کارکردهای آئینی، مراسمات جادویی و نمادگرایی و از جمله بر مفاهیم مرتبط با باروری، حاصلخیزی، بارش باران و رویش گیاهان تمرکز داشتند.
از دوره میانه سنگی و حدود ۴ تا۱۰ هزار سال ق. م تعداد زیادی نقش برجسته و مجسمههای انسانی و حیوانی که فرم ایستاده دارند به دست آمده است.
از جمله این آثار میتوان به آثار کشف شده در مناطق نوالی کوری (Nevali Cori) و گوبکلی تپه (Gobekli Tepe) ترکیه، پیکره ربالنوع ماهی (Lepensvi Vir) در صربستان، کشف بزرگترین مجسمه سفالینه تاریخ در رومانی به اسم متفکر سرناوودا (thinker of cernavoda) و همچنین کهنترین مجسمه چوبی کشف شده در تاریخ با نام شیگیر آیدل (Shigir Idol) مربوط به ۷۵۰۰ سال ق. م که در روسیه پیدا شد اشاره کرد.
پیکره سرامیکی زن و مرد مربوط به ۳۵۰۰ ق.م از سرناودا رومانی، موزه ملی رومانی
با ورود به عصر نوسنگی با سفالگری، مجسمههای ایستاده و دست ساختههای برنزی مواجه هستیم که علت آن را میتوان در به کشف و کاربرد وسیع فلز برنز در اروپا یعنی ۳۰۰۰ تا ۱۲۰۰ سال ق. م و طراحی و ساخت ابزارآلات مختلف و همچنین گسترش دولت شهرها و تمدنهای بزرگ در شرق و غرب و از جمله تمدن مصر و ساخت اهرام و معابد عظیم و ساخت انواع مجسمههای متوسط و غول پیکر در فضای معماری دانست.
در همین ایام و به موازات رشد و گسترش هنر غرب، در مشرق زمین و خاور دور و در دوره شانگ (۱۱۵۰-۱۶۰۰ ق. م) شاهد فاخرترین مجسمههای برنزی تمدن چین هستیم.
به جز این در مناطق دیگری از شرق نمونههای اعجاب آوری از نقوش برجسته و مجسمهسازی در معابد بزرگ شکل گرفت.
در هنر و مجسمهسازی منطقه بینالنهرین اولین پیکرهها توجه به خدایان و الهگانی بود که در معابد استفاده میشدند.
این مجسمهها در ابعاد کوچک و با مصالحی چون چوب، گچ و سنگ مرمر ساخته شدهاند که کهنترین اثر کشف شده «سردیس» یک الهه از «اوروک» مربوط به ۳۵۰۰ تا ۳۰۰۰ ق. م است.
ظرافت در پرداختن به فرم صورت همراه با چشمهای بزرگ از خصوصیات بارز مجسمههای سومری است. از دیگر نمونههای این تمدن میتوان به پیکرههایی اشاره نمود که از معبد «آبو» در «تل اسمر» متعلق به۲۷۰۰ تا ۲۵۰۰ ق. م بدست آمده و گویا جهت نذورات بوده است.
قدمت هنر مجسمهسازی یونان به حدود ۶۵۰ قبل از میلاد باز میگردد و به سه دوره تاریخی دوره آرکائیک (۵۰۰-۶۵۰ ق. م)، عصر کلاسیک (۳۲۳-۵۰۰ ق. م) و دوره هلنستیک (۱۰۰-۳۲۳ ق. م) تقسیمبندی میگردد.
سردیس برنزی مربوط به سال ۸۰ ق.م، موزه ملی آتن
در دوره آرکائیک با گذر نرم و پیوسته در مجسمهسازی مواجهیم و مشهورترین اثر این دوران مجسمه «کوروس» یا «پیکره مرد عریان» نام دارد.
اما عصر کلاسیک شکوفاترین و به عبارتی درخشانترین دوره هنری یونان است که شاهکارهای معماری و مجسمه فراوانی به دست هنرمندان شهیری چون میرون و فیدیاس در۵۰۰ ق. م خلق گردید.
عصر کلاسیک زمان توجه و افراط هنرمندان به واقعگرایی و اجرای دقیق آناتومی بدن انسان در حالتهای مختلف است.
هنر یونان باستان پس از دوران کلاسیک از رئالیسم به سبکی که از آن به اکسپرسیونسیم حماسی و قهرمانی نام برده میشود تغییر ساختاری داد و آثاری از جمله «ونوس میلو»، «گالی در حال مرگ» و «لائوکون و پسرانفش» خلق نمود.
پاسخ دهید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.